سقوط روی سطح یک سیاره معمولاً ایده خوبی نیست. اگر بخواهید به یک جرم آسمانی سفر کنید، بهاحتمالزیاد فرود یا بهتر است بگوییم سقوطی با سرعتی حدود چند کیلومتر بر ثانیه روی سطح آن خواهید داشت، مگر اینکه انرژی هنگفتی برای کاهش سرعت صرف کنید. نیل آرمسترانگ اولین انسانی بود که روی ماه قدم زد و برای این کار، فضانورد ماه نشین را به کمک پیشرانهایی به سطح ماه هدایت کرده و کاهش سرعت داده و روی سطح ماه به نرمی فرود آمد. اما فرودی قبل از این ماجرای تاریخساز انجام شده بود که کمتر از آن یاد میشود.
سه سال قبل از فرود اولین فضاپیمای سرنشین دار روی سطح ماه، یعنی حدود نیمقرن پیش، فضاپیمای روسی لونا ۹ اولین فرود نرم و کنترلشده روی سطح یک جرم آسمانی دیگر (غیر از زمین) در منظومه شمسی را با موفقیت انجام داد. در سوم فوریه سال ۱۹۶۶ فضاپیمای لونا ۹ اتحاد جماهیر شوروی با موفقیت روی سطح ماه فرود آمد و اولین تصویر از سطح ماه را به زمین ارسال کرد (شکل زیر).
در آن زمان، فرود لونا ۹ یک پیروزی بزرگ در عرصه فناوری فضایی بود. در سال ۱۹۶۶ رقابت فضایی و جنگ سرد در اوج خود بودند و هر دو طرف آمریکا و شوروی با موفقیت کاوشگرهایی را به ماه پرتاب کرده بودند که با فرودهای «سخت» به سطح ماه برخورد کرده بودند. هر دو طرف شکستهایی در تلاش برای فرود نرم روی سطح ماه داشتند که درواقع فرودهایی بودند که موفق نبودند، اما تجهیزات فضاپیما تا حدودی سالم مانده بودند و کار میکردند.
در آن دوره، آمریکا در اکثر دستاوردهای فضایی از شوروی عقب مانده بود و موجب ناخشنودی دولت آمریکا شده بود. بیانیه آن زمان جان اف کندی که آمریکا باید تا پایان دهه ۶۰ یک انسان را روی سطح ماه نشانده و سالم به زمین بازگرداند، بهخوبی جدیت موضوع را نشان میدهد.
اما ژستهای سیاسی و رقابتها نمیتوانستند به این سؤال پاسخ دهند که «آیا فضانوردان در شن ضخیم سطح ماه غرق خواهند شد؟». قبل از اینکه بخواهند انسانی را روی سطح ماه بنشانند، اول باید میدیدند سطح ماه چه خصوصیاتی دارد.
پیچیدگی فنی انجام یک فرود نرم روی سطح ماه بسیار قابلتوجه بود (و هست!). باید مدار فضاپیما و مسیر پرواز را در هرلحظه با دقت بسیار زیادی بدانید و باید تجهیزات همراه برای اندازهگیری دقیق ارتفاع از سطح سیاره داشته باشید. نیاز به یک موتور راکتی با قابلیت استارت مجدد داشته باشید تا بتوانید سرعت فضاپیما را با دقت بسیار زیادی کنترل کنید و برخورد نهایی را میتوان با چتر (در صورت وجود اتمسفر) و بالشتکهای باد شدنی مهار کرد.
اطمینان از عملکرد صحیح تکتک این زیرسیستمها برای فرودی موفق ضروری است. سرعت فضاپیما و سطح سیاره باید با دقتی در حد چند متر بر ثانیه منطبق باشند. در سال ۱۹۶۶ بر همه واضح و مبرهن بود که تمام این تجهیزات برای فرود انسان روی ماه لازم است. اما مزیت سرنشین دار بودن فضاپیما این است که یک فضانورد دارید که قبلاً خلبانی کارکشته بوده و برای این کار آموزش زیادی دیده، قدرت فکر کردن و تصمیمگیری بسیار بهتری از کامپیوتر دارد و میتواند به آلات دقیق فضاپیما و نمای بیرون پنجره نگاه کرده و استادانه فضاپیما را روی سطح سیاره بنشاند. اما انجام تمام این کارها بهصورت تمامخودکار، وجه تمایز مأموریت لونا ۹ با مأموریتهای آپولو است.
فرود موفق به این معنا بود که پس از فرود، دوربینها و تجهیزات مخابراتی ضروری همچنان سالم و فعال بودند و به لونا ۹ امکان ارسال تصاویر به زمین را دادند. تصاویر ارسالی سیاهوسفید بودند و بسیار نویز دار و اولین تصویر توسط رصدخانه رادیویی جودرل بنک (Jodrell Bank) در انگلیس دریافت شد و چند ساعت بعد روسها موفق به دریافت سیگنال شدند و این بسیار موجب نارضایتی روسها شد. اما این اتفاق از تأثیر روانی اولین تصویر از سطح ماه بههیچوجه نکاست.
طی این نیمقرنی که گذشته، دیگر فرود روی سطح سیارات و اجرام دیگر برای ما خبری عادی شده است. ما کاوشگرهایی به سطح ماه، مریخ، زهره و تایتان (قمر زحل) فرستادهایم. اما هنوز، قبل از اینکه سطح سیاره بهخوبی تصویربرداری و شناسایی شود، این کار بسیار خطرناک است. برخورد به یک سنگ یا صخره غیرمنتظره حتی با سرعتی در حد ۲ متر بر ثانیه میتواند پرونده یک مأموریت فضایی را ببندد و مأموریت با شکست مواجه شود.